
رسمیت قوم سادات و سوء استفاده تیکهداران آن…!
بسیارى از مفسران ذیل تفسیر سوره کوثر، یکى از مفاهیم کوثر را نسل با برکت و ماندگار حضرت فاطمه زهرا(س) دانستهاند که در طول تاریخ، مردمان سرزمینهاى اسلامى از هدایت، رهبری، فعالیتهاى تبلیغی، معرفت، فضیلت و مبارزات شخصیتهاى ممتازى از این نسل برخوردار بودند؛ تأکید بر تکریم این خاندان، اصلى استوار در فرهنگ اسلامى میباشد؛ اجر تلاشها و رنجهای فراوانی که رسول اکرم(ص) کشیدند، در گرو «مودت فیالقربی» و از جمله فاطمه زهرا(س) است.
سادات اگر از جایگاهی برخوردار و مورد احترام هستند به واسطه انتصاب شان به وجود پیامبرگرامی اسلام(ص) و اهلبیت(ع) است و آنان در جامعه جایگاه ویژهای دارند که جمعیت سادات در جهان امروز بالغ بر ۱۰۰ میلیون نفر پیشبینی میشود، آیات نورانی و روایات اسلامی همواره الهامبخش مسئولیت خطیر سادات در تحولات جوامع اسلامی و تاریخ پر فراز و نشیب اسلام، بیانگر این حقیقت ژرف است؛ رفتار و اخلاق کریمانه سادات که از اجداد طاهرین خود به ارث بردهاند، سبب شده است که آنها از پایگاه و محبوبیت ویژه در جوامع مختلف برخوردار باشند ویکی از قدرتهایی که میتواند امت پراکنده اسلام را جمع کند، سادات عظیمالشأن هستند.
سادات افغانستان و همینطور در کشورهای اسلامی در هر قومی که زیست و زندگی نمودهاند، نور چشم، حلقهی وصل و وحدت آنان با دیگر اقوام و حتی دیگر ملل مسلمان بودهاند و امروزه نیز اگر مسئله صلح، تنازع قدرت و مسایل سیاسی درکشور به بحران کشیده شده، به خاطر در حاشیه ماندن سادات است، با همهی مخالفتهایی سازمان یافته شده، بازهم اگر سادات در حل منازعات و بحرانها نقش میانجی و محوری خود را میتوانند داشته باشند.
به هرترتیب، یکى از پیامدهاى اجتماعى ظهور اسلام، شکلگیرى طبقهاى به نام سادات در جامعهى اسلامى هست؛ سادات همگام باگسترش اسلام در سرزمینهای اسلامی از شرق تا غرب عالم پراکنده شدند و به عنوان گروهى محترم ومتنفّذ مورد توجه عموم قرار گرفتند. افغانستان از جمله سرزمینهایى بود که سادات از همان روزهاى نخستین ورود اسلام به منظور تبلیغ به این کشور هجرت نمودند، آنان در شرایط سیاسى، اجتماعى، اقتصادى ومذهبى دورههاى مختلف تاریخ این کشور تأثیر فوق العاده شگرف نهادهاند.
سادات افغانستان در بین پیروان مذاهب جعفری و حنفی و اقوام مختلف افغانستان وجود دارند، از آنجاییسادات شیعه بیشتر توسط روشنفکران، لائیکها و قومگرایان هزاره طی پنجاه سال گذشته تخریب و توهین شدند، اینها بیشتر از سادات اهل سنت خواهان هویت مستقل شان شدند و اکثرشان دلیل آن را غریب واقع شدن این قوم و اذیت و آزار و اهانت توسط روشنفکران لائیک در چند دههی اخیر میدانند. هرچند در طول تاریخ از زمان بنیامیه تا کنون در جهان اسلام و از جمله افغانستان، سخیفترین و بدترین ستم در حق سادات این کشور صورت گرفت و آنان مجبور شدند، بخاطر بیعدالتی، حقوق شهروندی و نادیده گرفتن حقوق و جایگاه و از جمله؛ در ماده چهارم قانون اساسی آمده: «ملت افغانستان متشکل از اقوام پشتون، تاجیک، هزاره، ازبک، ترکمن، بلوچ، پشهای، نورستانی، ایماق، عرب، قرغیز، قزلباش، گوجر، براهوی و سایر اقوام میباشد.»؛ در این میان سادات با جمعیت زیادی که دارند نادیده گرفته شده و از اینرو سادات خواهان درج نامشان به عنوان یک قوم در تذکره الکترونیکی شدند.
محمد اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان بتاریخ ۲۱ حوت در دیدار با شماری از بزرگان، متنفذین، علما و جوانان سادات در قصر سلام خانهی ارگ ریاست جمهوری به سادات وعده داد که فرمانی صادر خواهد کرد تا سادات به عنوان یک قوم در این کشور به رسمیت شناخته شود. غنی دراین سخنرانی خود اضافه کرد: سادات افغانستان نمونه و مفکورهای است که در علوم اجتماعی به آنها سرمایه معنوی میگویند و این از نسبتان سرچشمه میگیرد. رئیسجمهور ی، یاد و خاطرهی فقید سترجنرال سید حسین انوری را گرامی داشت و گفت: ستر جنرال الحاج سید حسین انوری فقید، پروسه هویت خواهی سادات را آغاز کرد.
سرور دانش، معاون دوم ریاستجمهوری نیز در این مراسم شرکت نموده و گفت: سادات در دنیای اسلام، از اخلاف پیامبر، سلاله فاطمه الزهرا و نسل اهل بیت پیامبر هستند؛ ما در سطح حکومت، مردم و جامعه افغانستان، به سادات احترام خاص داریم و به نقش تاریخی و جایگاهشان واقف هستیم. این قوم در ۱۴ قرن، خدمات بزرگی را انجام داده است و از میان آنها شخصیتهای بزرگی همچون سید جمال الدین افغان که در سطح جهان اسلام و بینالمللی چهره شناخته شده است و علامه سید اسماعیل بلخی که شخصیت مبارز، سیاستمدار، خطیب توانا و شاعر نامدار وطن است؛ دانش اضافه کرد: رسمیت یافتن قوم سادات در کنار ۱۴ قوم دیگر، کاملاً نظر موافق دارد و این کار هیچ نوع منع قانونی و حقوقی ندارد.
از این تاریخ به بعد برخی تیکهداران سادات جهت برآورده شدن منافع شخصی و سیاسی شان فعال شدند؛ حتی از این آدرس دفتر کمپاین انتخاباتی یکی از تیمهای کاندید ریاست جمهوری عهده دار شدند و معاملات پنهانی را انجام دادند و اخیراً با امضاء برخی تیکهداران و احزاب فاقد پایگاه مردمی سادات، لیستی به نمایندگی از قوم سادات به ریاست جمهوری فرستادند که در سه وزارت، چهار ولایت، پنج سفارت، هفت ریاست عمومی، یک مشاوریت ریاست جمهوری، سه سهمیه برای سناتور و هفت سهمیه عضویت در شورای مصالحه ملی از این آدرس پیشنهاد شد.
در حالی بین قوم سادات تعداد زیادی از شخصیتهای نسل جوان و برخی رهبران سیاسی و دلسوزی بودند که در هویت خواهی سادات بدون امتیاز مادی و سیاسی تلاش نمودند، آنان امروزه نیز در برابر سوء استفاده گران باید، نه بگویند، نسل جوان و آگاه سادات که از ابتداء هویت خواهیشان تلاش شبانه روزی نمودند به دکانداران حرفهی که از هویت سادات استفاده ابزاری و ادعای رهبری و پیشبردن پروسه را دارند موضع قاطع و روشنی داشته باشند و جلو معاملات پنهانی آنها که از عنوان سادات انجام میدهند گرفته شود.
در اینجا طرف سخن من کسانی هستند که عمامه بسر و ادعای دینداری و رهبری معنوی جامعه را دارند هست؛ آنان از نام و عنوان پيامبر(ص) و اهلبيت(ع)، استفاده ابزاري ميكنند و براي كسب درآمد، با مورد و بي مورد به پيامبر(ص) و اهلبيت او متوسل ميشوند و همینها سالها در حوزههای علمیه درس خواندهاند، سزاوار اين بود كه همانند پيامبر(ص) و اهلبیت(ع) به شيوه دعوت به «حكمت و موعظه حسنه و جدال احسن» به نقد علمي ميپرداختند، در محوریت دستورات پیامبرگرامی اسلام(ص) و خاندان آن حضرت حرکت مینمودند، نه اینکه برای برآورده شدن منافع شخصی و سیاسی رهبری اشخاص بدنام چون؛ سید اسحاق گیلانی و سید حامد گیلانی و امثالهم که رفتار و کردارشان با معیارهای دینی و شرعی همخوانی ندارد و با اين اقدام آنها هيچ باور كسي نميشود که اینها تا این حد از نام جهاد، سیادت و دیگر ارزشهای دینی و مذهبی اینگونه عمل نمایند و با آنكه بسیاری از مدعیان رهبری جهاد، مدتها در حوزههاي علميه ماندهاند، وجوهات شرعيه و سهم مبارك امام(ع) مصرف كردهاند، بدون شک از دادن پاسخ به این پرسشها عاجزند و نه از اخلاق و تهذيب بهرهدارند که سیادت را در محوریت اهلبیت(ع) حفظ نمایند و نه در کارهای جمعی تعهد دارند به جز منافع شخصی و سیاسی شان همانگونه که در جهاد قداست شکنی نمودند و در بدنام ساختن عنوان سیادت نیز از همدیگر پیش میگیرند.
برای حل این معضله و حفظ استقلال قوم سادات به نسل جوان و شخصیتهای تأثیرگذار، متدین و آگاه سادات پیشنهاد میکنم:
۱٫ باید به تداوم چنین نشست و تصامیم در سطوح مختلف زیر نام سادات که فاقد معارف نبوی و محوریت اهلبیت(ع) باشد نه گفت.
۲ . تشکیل «بانک اطلاعات سادات» در سراسر افغانستان ایجاد و هماهنگی در راستای شناسایی سادات دینمدار افغانستان اقدام عملی شود.
۳٫ از هنرمندان متعهد جهان اسلام متوقعیم که در قالبهای جذاب هنری از جمله مستند، فیلم، سریال، پویانمایی، تئاتر و هنرهای تجسمی، رویدادهای تاریخی و رخدادهای برجسته زندگی مشاهیر و مفاخر ارزنده نسل پیامبر(ص) را دستمایه آثار ماندگار خود قرار دهند.
۴٫ ارتباط حضوری و مجازی بین گروهها و اقشار مختلف سادات از جمله نخبگان، عالمان، متخصصان، زنان، جوانان و هنرمندان کشورهای مختلف جهان را فرصتی مغتنم برای استفاده از این ظرفیت بی بدیل در پیشرفت و تعالی جوامع اسلامی بدانیم.
۵٫آشنایی با وضعیت، نقاط قوت و موفقیتهای نسل پیامبراسلام(ص) در کشورهای مختلف و تبادل تجربه بین آنان در مقولاتی چون «نقابه السادات» را در نیل به اهداف والا، مفید و موثر قلمداد نماییم.
۶٫ تاسیس و فعال شدن «مرکز نسب شناسی» را اقدامی ارزنده در راستای نیل به شجرهنامه سادات افغانستان را در اولویت قرار دهیم.
۷٫ برنامه ریزی و اقدام به ثبت مواریث گرانبهای اهل بیت(ع) و ذریهی شان با استفاده از ظرفیت یونسکو و آیسیسکو و دیگر موسسات و مراکز بین المللی و منطقهای در هموار شدن مسیر تاثیرگذاری سادات را در کشورهای مختلف جهان هماهنگی و تلاش صورت گیرد.
۸٫ پژوهش در خصوص نقش تاریخی سادات، عزم و همتی والا میطلبد و بیشترین انتظار از حوزههای علمیه و دانشگاه هاست که پژوهش، پایاننامهها و رسالههای تحقیقی خویش را به این موضوع اختصاص دهند.
آخرین مورد پیشنهادم را با ذکر نکتهی ضروری میدانم؛ سادات در سرتاسر افغانستان(۳۴ ولایت) از زمانهاى گذشته مسئولیتهاى اسلامى و مذهبى را در مناطق مختلف این کشور ایفاء کرده و در نشر معارف دینی جان نثارى و از خود گذشتگى نشان دادهاند و در احیاى تفکر اسلامى و دینى در برابر طاغوتهاى زمان جهاد و مبارزه چشمگیرى از طرق گوناگون نمودهاند وسادات که امروز مسلمانان این سرزمین مرهون و مدیون زحمات سرشار سادات مىباشند و تاریخ شاهد و گواه بر این مطلب هست.
با همه خدماتی را که بزرگان سادات مخصوصاً درسدهی اخیر همانند؛ علامه سیدجمالالدین حسینی افغانی، آیات عظام؛ مرحوم سید میرعلی احمد حجت، شهید سید محمد سرور واعظ، استاد میرعلی اصغر شعاع، علامه سید اسماعیل بلخی و دهها شخصیت دیگر سادات انجام دادهاند، در اثر تبلیغات منفی برخی روشنفکران و لائیکها علیه سادات با عناوین مختلف، حتی جرئت نوشتن تاریخ سادات و معرفی مشاهیر آنها را از برخی محققین مسلمان این کشور گرفته بود؛ هجده سال قبل، وقتی من تصمیم گرفتم در این موضوع چیزی بنویسم و آن را منتشر نمایم با مخالفت برخی از علمای سادات و کسانی که اخیراً تصمیم گرفتهاند که در جهت تخریب این اثرم که جزو منابع هست، زیر عنوان نقد اقدام نمایند، آن زمان مخالف چنین اقدامی بودند.
بهرحال! در بهار۱۳۸۳ خورشیدی در قم کتاب کوثرالنبی(پژوهشی در تاریخ سادات افغانستان) با تقریظ رئیس پژوهشکده انساب سادات، از شاگردان و جانشین حضرت آیت الله العظمی مرحوم مرعشی نجفی(اعلی الله مقامه) در علم انساب سادات منتشر و در بهار۱۳۸۹ خورشیدی با اضافات و اصلاحات به چاپ دوم آن اقدام نمودم و پس از مدتی چاپ دوم نیز کمیاب و از آنجایی علاقمندان این اثر پیشنهاد تجدید چاپ سوم را نمودند، اینک در نظر است با همکاری محققین و پژوهشگران بزرگوار، با اصلاح و اضافات محتوای کتاب کوثرالنبی، چاپ سوم آن تحت عنوان «دائرۀ المعارف سادات افغانستان» در ۵ جلد منتشر و در این زمینه از اهل قلم و آنهایی که اطلاعات مفید در این زمینه دارند تقاضامندم که اینجانب را یاری رسانیده و بیاری پروردگار و عنایت پیامبراسلام(ص) و خاندان طاهرینش شاهد نشر مجموعهی پنج جلدی دائرةالمعارف سادات افغانستان در آیندههای نزدیک باشیم.
اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیهاوسرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک…
یا علی مدد
سید جعفرعادلی«حسینی»/ ۳ ثور ۱۳۹۹ خورشیدی/ حوزه علمیه قم.
خداوند بر توفیقات شما بیفزاید. من هم با شما موافقم که بعد از این از نام سادات استفاده سیاسی و باندی نشود و کسی دهل حق سادات و مشارکت در سیاست و در واقع غارت گری و دین فروشی را به گردن نیاویزد. پیشنهادهای شما برای خدمت به سیادت و دیانت محک خوبی است برای مدعیان سیادت که باید به آن بپردازند.
جهان سپاس